آموزش، مدرسه و بحران ویروس کرونا
در چند ماه و خصوصا چند هفته اخیر همهگیری بیماری کووید-۱۹ به یک بحران بینالمللی تبدیل شده است. صرفنظر از تمام پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی ناشی از آن، یکی از محسوسترین نتایج آن تحت تاثیر قرار دادن نظامهای آموزشی در حداقل ۴۹ کشور از پنج قاره (تا این لحظه بنابر آمار یونسکو) بوده است. مدارس و دانشگاههای ۲۹ کشور تا کنون به طور سراسری تعطیل شده و بیش از ۳۹۱ میلیون دانشآموز و دانشجو در این کشورها و از جمله در ایران بیش از ۱۴ میلیون دانشآموز و نزدیک به ۳.۷ میلیون دانشجو خانهنشین گشتهاند.
نقشه یونسکو از تعطیلی مدارس در جهان
تعطیلی سراسری مدارس ولو به مدت کوتاه و در واکنش به یک اضطرار خسارات سنگینی را بر جامعه و اقتصاد وارد میکند و البته مانند بسیاری مسائل دیگر کودکان و خانوادههای فقیر و محروم را بیش از دیگران در تنگنا قرار میدهد.
برخی از پیامدهای منفی تعطیلی مدارس از قول یونسکو عبارتند از:
- توقف در یادگیری: مدارس و دانشگاهها به طور معمول مسئول آموزش و انتقال دانش و مهارتهای مورد نیاز برای رشد و پیشرفت کودکان و جوانان همچنین توسعه کشورها هستند. تعطیلی مدارس خصوصا برای دانشآموزانی که عملکرد تحصیلی ضعیفتری دارند و نیازمند مداومت در یادگیری و رسیدگی و پیگیری توسط معلم هستند، اثرات منفی بیشتری باقی میگذارد و آنها را از ریتم درسی عقب میاندازد.
- سوءتغذیه: بسیاری از کودکان و نوجوانان خصوصا در جوامع فقیر و توسعه نیافته به جیره غذایی رایگان در مدارس نیازمندند.
- شکاف در مراقبت از فرزندان: بسیاری از والدین شاغل که امکان گرفتن مرخصی یا تعطیل کردن محل کار خود را ندارند، ناچار میشوند در ساعات کاری خود کودکان را در خانه تنها بگذارند. این موضوع نه تنها ممکن است بالقوه خطراتی را برای سلامت کودکان کمسن فراهم کند، احتمال درگیر شدن نوجوانان در رفتارهای پرخطر (از جمله مصرف مواد مخدر) در منزل تحت تاثیر فشار همسالان را نیز افزایش میدهد.
- هزینه مالی زیاد: وقتی مدارس به مدت طولانی و نامعلوم تعطیل میشوند، والدین به احتمال بالاتری ممکن است ناچار به گرفتن مرخصی، ترک شغل یا تعطیل کردن محل کسب خود و ماندن در خانه و نگهداری از فرزندان شوند در این صورت ممکن است دچار کاهش یا از دست دادن شغل و درآمد خود و در نتیجه تنگنای اقتصادی شوند.
- تاثیر منفی بر شبکه بهداشت و درمان: تقریبا در اکثر جوامع، زنان بخش عمدهای از کارکنان حوزه سلامت و بهداشت و درمان را تشکیل میدهند، تعطیلی مدارس و خانهنشینی فرزندان، معمولا زنان را بیش از مردان ناچار به گرفتن مرخصی و ترک شغل میکند و در نتیجه اثرات منفی خود را بر حوزه بهداشت عمومی نیز میگذارد و امکانات و نیروی انسانی را در بخش خدمات عمومی کاهش میدهد.
- فشار بر مراکزی که هنوز تعطیل نشدهاند: تعطیلی مدارس و مراکز آموزشی، فشار مضاعفی را بر مراکزی که به هر دلیلی همچنان باز بوده و امکان نگهداری از کودکان را دارند، وارد میکند زیرا برخی از والدین ناچار هستند از این مراکز دستکم به طور موقت برای نگهداری یا آموزش کودکان استفاده کنند.
- افزایش ترک تحصیل: خصوصا در مناطق محروم، تضمینی وجود ندارد که بتوان همه دانشآموزان یا دانشجویانی که مدرسه و دانشگاه را به طور موقت ترک کردهاند دوباره پشت میز و نیمکت برگرداند. حتی در صورتی که والدین مایل به ادامه تحصیل فرزندان باشند، ممکن است ترس از پایداری خطر بیماری، برخی از والدین را نسبت به شرکت منظم فرزندانشان در کلاسهای درس مردد کند و ضربه زیادی به وضعیت تحصیلی و یادگیری دانشآموزان وارد شود.
- انزوای اجتماعی: مدارس و دانشگاهها فضاهایی برای تعاملات اجتماعی هستند؛ با تعطیلی آنها، هزاران و میلیونها دانشآموز و دانشجو امکان مراوده و ارتباط با دوستان و افراد دیگر را از دست داده و دچار انزوا میشوند.
- بیبرنامگی کودکان و افزایش ساعات استفاده از نمایشگرها: در زمانی که متخصصان حداکثر زمان استفاده کودکان و نوجوانان از نمایشگرهای دیجیتال را دو ساعت در روز اعلام کردهاند، خانهنشینی دانشآموزان به سبب تعطیلی مدارس و کلیه فعالیتهای اجتماعی دیگر موجب بر هم خوردن نظم در خانوادهها شده و در موقعیتی که کودکان حتی برای جلوگیری از شیوع بیماری قادر به ترک منزل و بازی در فضای آزاد و پارکها نیز نیستند، استفاده از بازیهای ویدئویی، استفاده از گوشی همراه، کامپیوتر و تلویزیونها به شدت افزایش یافته است که معلوم نیست همین یک فقره چه تاثیرات کوتاهمدت و بلندمدتی بر عادات و رفتارهای آنها باقی خواهد گذارد.
در برخی از کشورها، دولتها برنامههای جایگزینی را برای ادامه فرایند آموزش به اجرا درآوردهاند از جمله این برنامهها، آموزش از راه دور از طریق برنامههای رادیویی و تلویزیونی همچنین استفاده از اینترنت برای آموزش مجازی است. اما اجرای این برنامهها هم خالی از چالش و دغدغه نیست. از جمله مهمترین چالشهایی که پیش روی استفاده از روشهای آموزش آنلاین به عنوان بدیلی برای مدارس قرار دارد عبارتند از:
- زیرساختهای ناکافی: تهیه، تدوین و اجرای برنامههای آموزشی آنلاین نیازمند وجود زیرساختهای ارتباطی، مخابراتی و مهمتر از همه پهنای باند کافی برای رد و بدل محتوای صوتی-تصویری و نوشتاری در فضای اینترنت است روشن است که این امکاناتی زیرساختی هنوز در همه جا به میزان کافی توسعه نیافته است.
- فناوری: هنوز در همه مدارس امکانات سختافزاری و نرمافزاری برای استفاده از آموزش آنلاین وجود ندارد.
- منابع انسانی: هنوز بسیاری از معلمان در سراسر جهان از توانایی تکنیکی برای استفاده از ابزارهای آموزشی دیجیتال برخوردار نیستند. حتی در صورت تسلط بر نرمافزارهای تولید محتوا، هنوز آموزش کافی برای طراحی دروس به صورت از راه دور و خارج از کلاس درس را دریافت نکرده و شک دارند که بتوانند آموزش با کیفیتی را از راه دور برای دانشآموزان فراهم آورند.
- فناوری خانگی: حتی در صورت تامین تمام موارد بالا، هنوز خانوادههای بسیاری در سراسر جهان، امکانات سختافزاری و نرمافزاری اولیه (کامپیوتر، دسترسی به اینترنت، گوشی همراه و ...) برای برخورداری از آموزش از راه دور را ندارند.
- آمادگی والدین: برای بسیاری از کودکان در سراسر جهان تنها گزینه برای دریافت آموزش رفتن به مدرسه و تکیه بر دانش معلم است. آموزش در خانه حتی اگر همراه با ارايه دروس به صورت از راه دور (رسانهها یا اینترنت) باشد، مستلزم حضور والدین در منزل و همراهی آنها در روند آموزش و رسیدگی به تکالیف و پایش یادگیری آنها است. مسلم است که انتظار نمیرود والدینی که از سواد کافی برای پیگیری دروس فرزندانشان برخوردار نیستند و یا امکان ماندن در خانه و رسیدگی به دروس را ندارند، بتوانند جایگزین مناسبی برای معلمها در کلاسهای درس حضوری در مدارس باشند.
وضعیت آموزش از راه دور در ایران
ایران یکی از کشورهایی است که تقریبا از ابتدای اعلام شیوع بیماری اقدام به تعطیلی منطقهای و سپس سراسری مدارس و دانشگاهها نمود. نحوه برخورد ایران با مسئله تعطیلی مدارس و اقدامات جایگزین به دو شکل عمده انجام گرفته است:
الف) شبکه تلویزیونی آموزش
برنامههای آموزشی جایگزین به سرعت با استفاده از زیرساخت شبکه آموزش از تلویزیون کشور پخش شد و تلاش شد که تقریبا روزانه تمام مقاطع تحصیلی از ابتدایی تا پایان متوسطه، برنامه درسی مشخص و از پیش اعلامشدهای داشته باشند.
ب) آموزش مجازی از طریق اینترنت
در وضعیت فقدان پلتفرمهای آماده و آزمون شده برای استفاده از روش آموزش الکترونیک، شبکههای اجتماعی تنها محمل ارتباطی بین معلمان و شاگردان شدهاند. با توجه به اینکه تا کنون دستورالعمل مشخصی برای مدارس از طرف وزارت آموزش و پرورش ابلاغ نشده، همچنین وضعیت سال تحصیلی و زمان بازگشایی ایمن مدارس نیز نامشخص است، مدارس به صورت سلیقهای، خودجوش و کاملا متفاوت شروع به اقداماتی در جهت برقراری ارتباط بین کادر آموزشی و دانشآموزان نمودهاند. استفاده از اپهای موبایل و پیامرسانهای داخلی و خارجی به نظر فعلا تنها جایگزین کلاس درس باشند. در وضعیت فیلترینگ پیامرسانهای پرمخاطب و دارای قابلیتهای مختلف همانند تلگرام، در حال حاضر واتساپ و اینستاگرام جور کلاسهای درس را کشیده و محل اطلاعرسانی و رد و بدل تکالیف و دروس شدهاند.
البته این وضعیت حتی در کوتاهمدت نیز چندان بدون چالش نیست. از جمله اینکه همه معلمها از امکانات فضای مجازی برای تهیه و تولید محتوای صوتی-تصویری-نوشتاری مفید برای ارائه دروس خود اطلاع ندارند و در این زمینه از قبل آموزشی ندیدهاند تا بتوانند محتوای با کیفیت و تاثیرگذاری آماده کنند.
پیامرسانهایی نظیر واتساپ، اساساً برای امر آموزش طراحی و مناسبسازی نشدهاند لذا از امکانات کافی برای بارگذاری مطالب آموزشی، تکالیف درسی و نیز پرسش و پاسخ در فضایی جداگانه برخوردار نیستند لذا انبوه پیامها اغلب موجب سردرگمی و حواسپرتی دو طرف میشود.
البته در مورد دانشگاه ها تا حدودی وضعیت بهتر است زیرا کشور ما تا حدودی سابقه تحصیل و تدریس از راه دور را در مقطع آموزش عالی دارد و هماکنون دستکم ۲۱ دانشگاه از امکانات و پلتفرم مناسب آموزش مجازی برخوردارند. گرچه که در فضای تعطیلی و اضطراب عمومی اکثر این مراکز نیز فعلا فعالیتهای خود را به حالت تعلیق درآوردهاند.
روشن است که این وضعیت موقت و در واکنش به یک بحران و اضطرار روی داده و گذرا است اما آیا این تجربه میتواند آموزشهای جایگزین را به عنوان بدیلهای آموزشی در مقابل سیاستگذاران نظام آموزشی ما قرار دهد؟ آیا وقت آن رسیده که به فکر ایجاد بسترهای مطمئن و مناسب در فضای مجازی باشیم؟ آیا این تجربه در سطح ملی میتواند آلترناتیوهایی را برای آموزش در مناطق محروم و کم کردن شکاف نابرابری آموزشی ارائه نماید؟ آیا با گسترش بدیلهایی برای آموزش سنتی در کلاسهای درس، قدمی به سمت عدالت آموزشی نزدیکتر میشویم و یا هر چه بیشتر از عدالت و برابری فرصت ها دور خواهیم شد؟
ادامه این مقاله را در قسمت بعد بخوانید...
آموزش، مدرسه و بحران ویروس کرونا- قسمت دوم