تشویق و تنبیه هر دو برای کنترل رفتار کودک استفاده میشوند. در اینجا بهتر است تشویق و پاداش و همچنین تنبیه و مجازات را از هم تمایز دهیم. تشویق میتواند موجب اعتماد بهنفس و سبب قوت قلب باشد. همچنین نشان دهنده توجه مثبت به کودک و تسریر خاطر او است. ولی پاداش یا جایزه همانطور که در ادامه توضیح خواهیم داد همیشه اثرات نامطلوبی در طولانی مدت داشته و محرکهای درونی کودک را از بین میبرد. از طرفی اگر متنبه شدن کودک از طریق نصیحت و درک پیامدهای رفتار نامطلوبش باشد روش خوبی برای اصلاح رفتار است ولی در نظر گرفتن مجازات برای یک رفتار زشت تاثیرات مخربی در طولانی مدت میگذارد. هم چنین باید محدودیت استفاده از تشویق یا تنبیه را نیز مدنظر داشته باشیم، زیرا حتی تشویق بیمورد میتواند تاثیرات منفی داشته باشد.
نکته مهم دیگر آنکه شاید یک مربی کودکان برای حفظ نظم کلاس مجبور باشد از پاداش یا مجازات بسیار جزئی مانند اجازه دادن برای انجام یک فعالیت یا ممنوعیت از آن استفاده کند، ولی این روش برای ارتباط با افراد نوجوان و جوان کاربردی ندارد. در سنین بالاتر صرفا تقویت انگیزههای درونی مانند هدفمندی یا حس سودمندی میتواند موجبات ترقی فرد را فراهم کند. هم چنین لازم به ذکر است که این بخش به نقش والدین میپردازد. هر چند نقش والدین و مربیان تا حدودی شبیه است، ولی در مواردی که تاثیرات بلند مدت مد نظر است والدین نقش بسیار برجسته تر و حساس تری را ایفا میکنند.
مشکلات مجازات و تنبیه
تحقیقات دهههای گذشته نشان میدهد کودکانی که در خانه با قوانین مجازاتکننده تهدید شدهاند بیشتر از همسالان خودشان در بیرون از خانه علاقه به زیر پا گذاشتن قوانین دارند. باید توجه داشت که ترس از مجازات در کوتاه مدت هدف والدین را برآورده میسازد ولی تاثیرات بلند مدت آن همیشه منفی است. زیرا هنگام مجازات، کودک نحوه اصلاح رفتار بد را یاد نمی گیرد، بلکه آنچه یاد میگیرد نحوه پنهان کردن آن رفتار از کسی است که او را مجازات میکند. پس چه باید کرد؟ در تنبیه معمولا تمرکز بر روی آنچه که نباید انجام شود است در حالی که متمرکز شدن بر آنچه که مطلوب است و توضیح اینکه چگونه میتوان به چنین اخلاقی دست یافت معمولا میتواند کمک کننده باشد. هم چنین مجازات موجب رنجش کودک میشود و در نتیجه او را در مقابل مجازاتها مقاومتر میکند. یعنی پس از مدتی دیگر مجازات قبلی برای کنترل کودک کافی نخواهد بود و باید زور بیشتری برای رسیدن به نتیجه مطلوب اعمال کرد.
متنبه کردن کودک بدون در نظر گرفتن مجازات نیز باید بسیار با احتیاط صورت گیرد. نصیحت یا سرزنش، همانطور که در ابتدای این بخش مطرح شد، نباید محبت و توجه بدون قید و شرط مادر و پدر را زیر سوال ببرد. باید کودک مطمئن باشد که او را همان گونه که هست پذیرفته و دوستش داریم.
مشکلات پاداش و تشویق
باید توجه داشته باشیم که پاداش نیز بهتر از مجازات عمل نمی کند. آیا پاداش انگیزه کودک را تقویت میکند؟ البته بله، بدون شک انگیزه کودکان برای گرفتن جایزه تقویت میشود، ولی در تعهد آنها برای انجام کار مثبت تاثیری نخواهد داشت. در حقیقت، جایزه دادن نه تنها فایدهای ندارد بلکه تاثیرات منفی نیز بجا میگذارد. روبرت استرنبرگ روانشناس دانشگاه ییل اخیرا نتیجه تحقیقاتی را اعلام کرده است که "هیچ چیز بیشتر از محرکهای خارجی خلاقیت را از بین نمی برد. هم چنین محرکهای خارجی باعث تحلیل محرکهای درونی میشوند: وقتی رفتاری با پاداشهای خارجی تشویق میشود، علاقه کودک برای انجام آن رفتار صرفا بخاطر لذت بردن از آن از بین میرود". تحقیقات بیشتر در این زمینه سه تاثیر منفی دیگر را برای پاداش به ما گوشزد میکنند: اول آنکه پاداش موجب اطاعت کورکورانه میشود و حس جستجو برای حقیقت را در فرد از بین میبرد. دوم آنکه فرد تمایل پیدا میکند بیشتر فعالیتهایی را انجام دهد که پاداش بیشتری دارد و نه فعالیتهایی که با چالشهایش تواناییهای فرد را بالا میبرد. سوم آنکه بیشتر پاداشها بجای اینکه قابلیت کودکان را برای یک یادگیری موفق توسعه دهد، یادگیری آنان را وابسته به تایید دیگران میکنند.
گاهی اوقات جملات تشویقی که به صورت عادت و به طور مداوم در برخورد با کودکان ابراز میشوند نیز تاثیرات منفی برجا میگذارند. در این موارد نیز متقاعد ساختن والدین جایگزین نیاز عاطفی کودک برای انجام کار خوب میشود و کودکان به این تعریف و تمجید وابسته میگردند. همچنین با تشویق و برجسته کردن بخشی از کار کودک که به نظرمان خوب است به کودک القا میکنیم که چگونه فکر کند. زیرا این گونه تشویق هر قدر هم مثبت و سازنده باشد یک نوع قضاوت است. مثلا وقتی با دیدن نقاشی کودک به او میگوییم که چقدر پرنده را خوب کشیده، باعث میشویم تا همیشه پرنده را به همان شکلی که مورد پسند ما است بکشد. بجای آن میتوانیم بپرسیم کدام قسمت نقاشیت را دوست داری؟ و یا کشیدن کدام قسمت برایت سخت تر بود؟ و یا هنگامی که فرزند ما به دیگران محبت میکند و سخاوت نشان میدهد اگر بگوییم من از این کار تو خوشحال شدم، محبت کردن او وابسته به عکس العمل ما میشود. ولی اگر بگوییم به چهره دوستت نگاه کن، او واقعا از این کار تو خوشحال شده است، کودک را متوجه تاثیر کارهایش بر دیگران میکنیم.