زمانیکه کارلی رابینسون، پژوهشگر بخش تحقیقوتوسعه پشتیبانی دانشجویان دانشگاه هاروارد با همراهی همکارانش تحقیقی را برای بررسی اثرات استفاده از پاداش حضور در کلاس آغاز کرد انتظار داشت که نتایج مثبتی را به دست آورد. بهخصوص که پاداشدهی به حضور در کلاس، امری کاملا رایج در کلاسهای درس در سراسر امریکا بهشمار میآید. تحقیقات نشان میدهد اکثریت قاطعی از معلمان و آموزشگران معتقد هستند که دادن پاداش بابت حضور در کلاس، اثرات مثبتی بر میزان شرکت دانشآموزان/ دانشجویان در کلاسها دارد و تنها درصد بسیار کوچکی، 2%، باوری خلاف آن دارند. رابینسون و همکارانش نتایج تحقیق خود را در مجله رفتار سازمانی و فرایندهای تصمیمگیری منتشر نمودند. یافتههای آنها حاکی از آن بود که پاداشهای حضور در کلاس نتایج به مراتب منفیتری از آنچه تصور میشود دارد و نه تنها درصد حضور را افزایش نمیدهد که در صورت توقف، میزان غیبت در کلاسها نیز افزایش مییابد. در این پژوهش که از 15 هزار دانشآموز دبیرستانی که به صورت تصادفی انتخاب شدهبودند به سه گروه تقسیم شدند. گروه اول به عنوان گروه کنترل در برنامه پاداش حضور شرکت نداشتند. گروه دوم یعنی گروه آزمایشی، مطلع شدند که بابت حضور کامل و عدم غیبت در کلاس به مدت یک ماه پاداش دریافت میکنند. گروه سوم پاداش حضور را به صورت غیرمنتظره و بدون اعلام قبلی از بابت عدم غیبت در کلاسها دریافت میکردند بنابراین رفتار آنها تحت تاثیر انتظار پاداش نبوده است. برخلاف انتظار مسئولین مدرسه دانشآموزانی که قبلاً از برنامه پاداشدهی حضور در کلاس مطلع بودند عملا تغییری در رفتار خود صورت ندادند بهعبارت دیگر دانش آموزانی که به دلایلی از کلاسها غیبت مینمودند، افرادی نبودند که تحتتاثیر پاداش حضور قرار بگیرند و تغییری در عملکرد خود بدهند. اما آنچه پژوهشگران را متعجب نمود، افزایش میزان غیبتها تا 8% بعد از اتمام برنامه پاداشدهی به حضور بود. به عبارت دیگر این برنامه نه تنها تاثیر مثبتی بر میزان حضور دانشآموزان در کلاسها در دوره آزمایشی یک ماهه نداشت بلکه بعد از اتمام برنامه، موجب افزایش میزان غیبت از کلاسها نیز شده بود. البته این برنامه تا حدودی تاثیر مثبتی بر دانشآموزان دبستانی داشت ولی برای دانشآموزان کلاسهای بالاتر تاثیری نداشت. سابقا نیز تحقیقات این مسئله را نشان داده بودند که دانشآموزان کمسنوسال با پاداشهای نمادین همچون برچسبها و هدیهها، تحتتاثیر قرار میگیرند ولی دانشآموزان نوجوان اهمیتی به اینگونه از پاداشها نمیدهند. اما چرا این محرکها تاثیر عکس داشتند؟ ممکن است یکی از دلایل این باشد که انگیزههای بیرونی، موجب کاهش انگیزه درونی افراد میشود و تمایل آنها را به همراهی با برنامههای تعیینشده کم میکند. همچنین نیروهای اجتماعی نیز تاثیرات خاص خود را دارند بسیاری از دانشآموزانی که از کلاسها غیبت میکنند، مایل هستند تصویر قالبی دانشآموز خوب را بشکنند و جایگاه خود را در میان گروههای دوستی خود حفظ کنند بنابراین چند روزی غیبت از مدرسه به آنها این فرصت را میدهند که به ترمیم روابط دوستی خود بپردازند و از انتظارات کلیشهای مدرسه دور شوند. اما اگر پاداش حضور در کلاس فایدهای نداشته باشد چه راه جایگزینی وجود دارد؟ پژوهشگران پیشنهاد میکنند برای افزایش میزان حضور دانشآموزان در کلاسهای درس، به جای پاداش از برقراری ارتباط موثر استفاده بنمایید. معلمهایی که تلاش میکنند با دانشآموزان ارتباط دوستانه و عاطفی برقرار نمایند، با خانوادههای آنان دیدار میکنند و نقش خود را در زندگی اجتماعی دانشآموزان پر رنگ میکنند، به احتمال بیشتری قادرند دانشآموزان را به کلاسهای درس برگردانند. منبع: Terada, Y. (2019). Extrinsic Motivation: It Might Be Even Worse Than You Thought. Edutopia