مدرسه شاید تنها عرصهای است که ار افراد انتظار میرود در همه زمینههای مختلف، بهترین باشد. شما در هیچ کجا و هیچ مرحله از زندگی نیازی ندارید در زمینههای گوناگون و اغلب متعارض با هم، بهترین عملکرد خود را نشان دهید. شما ممکن است هنرمندی باشید که چیزی از ریاضی سرتان نشود یا حسابداری باشید که هنر دوخت و دوز را ندانید. ممکن است فروشندهای باشید که تاریخ سلسلههای پادشاهی را بلد نباشید یا حتی استاد شیمی در دانشگاه باشید و هرگز ورزش نکنید.
اما مدرسه روایت دیگری است. از دانشآموزان انتظار میرود در همه دروس از ریاضی گرفته تا ادبیات و از علوم گرفته تا تربیت بدنی، نمرات عالی بگیرند. وقتی یک دانشآموز کارنامهاش را به والدینش تحویل میدهد و نتوانسته در همه دروس عملکرد خوبی از خود نشان دهد، معمولا مورد نکوهش قرار میگیرد اما آیا این انتظار والدین از فرزندان دانشآموز خود برای درخشش در همه زمینهها منطقی است؟
گذشته از اینکه استعدادها و علایق بچهها نیز همچون بزرگسالان متفاوت و متنوع است و انتظار از دانشآموزان برای عالی بودن در همه دروس، توقعی غیرواقعی است، انچه جالب توجه است آنکه وقتی در مورد مسائل دانشآموزان سخن میگوییم معمولا حواسمان به دو سر طیف جمع میشود یعنی یا دانشآموزان نخبه و با عملکرد عالی تحصیلی را در نظر میگیریم و یا فکرمان سراغ دانشآموزان ضعیف میرود. گروهی که اغلب فراموش میکنیم قشر بسیار بزرگتری است که در میانه دو سر طیف قرار دارند و از نظر تعداد، جمعیتی به مراتب بزرگتر را شامل میشود. این دانشآموزان، بچههایی با عملکرد متوسط در مدرسه هستند که اغلب در هیچ کجای معادلات، مقالات و بحث و جدلهای نظام آموزشی جایی ندارند و مورد توجه نیستند.
دانشآموزان متوسط همانهایی هستند که کارنامهای با نمرات رنگارنگ دارند، با گرفتن نمره 14 و 15 به گریه نمیافتند و هر نمرهی متوسطی برای آنها کافی است. درسهای مورد علاقهشان را با اشتیاق میخوانند و یاد میگیرند و در مورد دروسی که به آن علاقه ندارند هم سختگیر نیستند. مدرسه را به شوق بودن با دوستان و یاد گرفتن و مشارکت اجتماعی میروند. گاهی حسابی وقت میگذارند و مطالب درسی را به خوبی فرا میگیرند و گاهی نیز رسیدگی به امور غیردرسی دیگر، مانع از صرف وقت کافی شده و تکالیف را نیمهکاره رها کرده و بدون آمادگی کافی سر کلاس حاضر میشوند.
اگر شما هم جزو آن دسته از دانشآموزانی هستید که سر کلاس شیمی خسته و دلزده میشوید و آرزو دارید کلاس ادبیات زودتر سر برسد، با اینکه چارهای جز یادگیری شیمی ندارید اما هیچ چیز نمیتواند عشق و علاقه شما را به نوشتن و خواندن کم کند. در کتابخانه مدرسه عضو شوید و کتابهای مورد علاقهتان را برای مطالعه در زنگهای تفریح یا وقت استراحت بین تکالیف در خانه امانت بگیرید. اگر شیمیدان خوبی نباشید به این معنی نیست که نمیتوانید نویسنده یا شاعر خوبی باشید.
اگر شما جزو آن دسته از دانشآموزانی هستید که به ورزشهای پر جست و خیز و رقابتی علاقه ندارید و وقتی توپی را خراب میکنید بین هم تیمیهای خود احساس شرم میکنید، لازم نیست خود را سرزنش کنید ورزشهای رقابتی و قهرمانی همیشه پراسترس و پرفشار هستند. اگر بخواهید میتوانید یک ورزش سبکتر و انفرادی را امتحان کنید که موفقیت و شکست شما، تاثیری بر تیم نداشته باشد. حتی اگر عضو یک تیم باشید و نفر اول لیست گُلزنان نباشید، اما باز هم همکاری و همراهی شما با تیم و روحیه مثبت شما به اعضای گروهتان انگیزه و امید میبخشد که بسیار ارزشمند است.
اگر شما جزو آن دسته از دانشآموزانی هستید که نمره خوبی در زیستشناسی نمیگیرید اما این باعث نمیشود نتوانید حیوانات را دوست داشته باشید. محبت و اعتمادی که دو موجود زنده نسبت به هم پیدا میکنند، شروع یک دوستی پایدار بین آنهاست که زیبا و با ارزش است. اگر یک گلدان گل در اتاقتان دارید یا مراقب باغچه حیاط خانهتان هستید، یعنی اینکه به قدر کافی از زیستشناسی آموختهاید که بتوانید معنای حیات و زیستن موجودات را درک کنید.
اگر شما شب امتحان تاریخ، وقتتان را برای دلداری یک دوست دلشکسته پای تلفن صرف کردهاید، خود را سرزنش نکنید. این به آن معناست که شما معنای همدلی و محبت و عشق را فهمیدهاید و اینکه چقدر ارزش دارد در زمانی که دیگران به بودن و کمک ما نیاز دارند، کنارشان باشیم و کمکشان کنیم.
نه زندگی، مسابقه است و نه دنیا، میدان نبرد! مهم نیست چقدر جایزه برده یا نبردهاید. مهم نیست در کارنامهتان چند تا نمره بیست هست، آن چیزی که اهمیت دارد آن است که خودتان را بشناسید و وجود منحصربهفرد خودتان را دوست داشته باشید با تمام وجود خود را وقف فعالیتهای مفید مورد علاقهتان کنید و سهمی یگانه را در دنیای اطرافتان ادا کنید.