اگر بخواهیم فرزندانمان در آینده در انتخابهای خود موفق باشند، اگر بخواهیم دموکراسی واقعی در جامعه حکمفرما شود و همه افراد قابلیت شرکت در تصمیمات اجتماعی را داشته باشند، باید از کودکی به فرزندانمان اجازه دهیم برای خود تصمیم بگیرند. شرکت در تصمیمگیریها به کودکان حس قدرتمندی و سودمندی داده و باعث میشود خود را اسیر شرایط نبینند. تحقیقات فواید زیر را برای شرکت کودکان در تصمیمگیریها نشان میدهد:
1. احساس کنترل بر روی زندگی خود که منجر میشود افراد زندگی شادتر و فعالانه تری داشته باشند. این دسته از افراد به ندرت در شرایط استرسزا مریض شده و بخوبی از پس مشکلات برمی آیند. معمولا افرادی که دچار افسردگی یا اضطراب میشوند افرادی هستند که فکر میکنند کمتر بر روی زندگی خود کنترل دارند.
2. تاثیر بر روی رفتار و ارزشهای فردی که باعث میشود کودک مسئولیت عواقب کارهای خود را بپذیرد. این دسته از افراد معمولا از انضباط شخصی بالایی برخوردارند. همچنین توجه داشته باشید که فرزندانمان تنها زمانی قابلیتهای لازم برای تصمیمگیری درست و پذیرفتن عواقب آن را میآموزند که آن را بارها و بارها تجربه کرده باشند.
3. ایجاد انگیزه که منجر به افزایش علاقه و شرکت فعالانه کودک در یادگیری میشود. تحقیقات نشان داده که این دسته از افراد حس کنجکاوی زیادی برای یافتن حقیقت دارند و معمولا خلاقانه تر عمل میکنند.
4. احساس احترام متقابل که با ذات بشر بیشتر تطابق دارد. اگر انتظار داریم در جامعه همه افراد از حق انتخاب آزاد برخوردار باشند و در عین حال به یکدیگر احترام بگذارند، در کودکی باید آن را تجربه کرده باشند.
در حوزه آموزش علم میتوان به فرزندان این آزادی را داد که تصمیم بگیرند چه چیزی را بیاموزند، چگونه بیاموزند، تا چه حد بیاموزند، و چرا میخواهند یاد بگیرد. در این زمینه تئوریهای افراطی و تفریطی مختلفی مانند آزادی کامل فرد در یادگیری تا کنترل کامل یادگیری فرزندان ارائه شده است. باید توجه داشت که هنگام انتخاب الگوی صحیح باید سن فرزندمان را مد نظر داشته باشیم. مسلما انتظار ما از یک کودک شش ساله با یک نوجوان شانزده ساله متفاوت خواهد بود.
نکته دیگر اینکه شاید همیشه لازم نباشد فرزندانمان در انتخاب آنچه باید آموخته شود دخالت مسقیم نمایند، بلکه مشورت در مورد نحوه یادگیری، سطح یادگیری، و اهمیت یادگیری میتواند کافی باشد. مهم اینجاست که محدودیتها و چالشهای موجود در یک تصمیم نباید مانع حضور فعال کودکان در تصمیمگیری شود.
نکته آخر اینکه، هیچگاه تصمیمات فرد نباید به دیگران لطمه بزند. باید به کودکان آموخت که عملکرد آزاد در اجتماع فقط در چارچوب احترام به حقوق دیگران میسر خواهد بود. به عنوان مثال میتوان قوانینی در منزل برای راحتی همه افراد خانواده وضع نمود و تصمیمات فردی نباید باعث سلب آسایش دیگران شود.