درک تاثیر موسیقی بر یادگیری موضوع تازهای نیست از قرنها پیش، آموزگاران متوجه نقش موسیقی بر رشد ذهن انسان شده بودند تا جایی که از کنفوسیوس در چین تا افلاطون در یونان باستان، موسیقی جزئی جدانشدنی از برنامه درسی کودکان و جوانان بوده است. اما در سالهای اخیر، تحقیقات بسیار بیشتری روی تاثیر موسیقی بر رشد مغز، حافظه، یادگیری و غیره انجام شده است. ممکن است بسیاری از مردم، موسیقی را تنها از جنبه هنری آن مورد توجه قرار دهند اما جالب است که بدانید، موسیقی رابطه تنگاتنگی با درک ریاضی دارد. نه تنها نتها و اصوات موسیقایی از نظر بسامد و شدت با ریاضی و فیزیک گره خوردهاند بلکه، حتی میتوان کل یک آهنگ را از نظر روابط ریاضی مورد بررسی قرار داد؛ تعادل و هماهنگی بین این دو رشته بسیار زیاد است.
اما آنچه در این مقاله به آن خواهیم پرداخت، تاثیر موسیقی بر آموزش و یادگیری ریاضی است. هر ساله چندین پژوهش در اینباره انجام میشود، و نتایج آن در نشریات علمی منعکس میشود اما به تازگی یکی از محققین دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو به نتایج جالب توجهی در مورد تاثیر موسیقی بر یادگیری کسر دست یافته است. ایده اصلی این تحقیق از یک معلم ریاضی مدرسه ابتدایی حاصل شده است او که سالها در تدریس موضوع کسر و اعداد گویا به کودکان پایه سوم با مشکل روبهرو بود، تصمیم گرفت این ضعف در یادگیری را به روش جدیدی حل کند. او از آموزش موسیقی شروع کرد. کلاس درس او با آموزش مفاهیم ابتدایی موسیقی آغاز میشود و رفته رفته به نتخوانی میرسد. هدف این معلم از آموزش موسیقی، البته جنبه هنری آن نیست بلکه او از این کار قصد آموزش مفاهیم ریاضی را دارد.
همان طور که میدانیم موسیقی با کنار هم گذاتنش نتهای مختلف در فواصل و زمانهای گوناگون ساخته میشود. نتها به فواصل زمانی مختلف تقسیم میشود و ضرباهنگ و کشش مختلفی پیدا میکنند. به این ترتیب اگر یک نت گرد، کششی برابر 4 ضربه داشته باشد، نت سفید 2 ضرب، سیاه 1 ضرب خواهد داشت. کششهای کوتاه تر نیز از پس آن میآیند نت چنگ، نصف یک نت سیاه کشش دارد و به همین ترتیب نتها کششهای کوتاهتر و کوتاهتری مییابند. واضح است که این مسئله موسیقایی، در اصل یک قاعده ریاضی با محور "کسر" است یعنی هر نت موسیقی کسری از یک کشش پایه است.
این معلم توضیح میدهد که سابقا وقتی از کودکان سوال میکرد که یک چهارم بزرگتر است یا یک هشتم، اکثر کودکان پاسخ میدادند که یک هشتم بزرگتر است زیرا ، هشت بزرگتر از چهار است. اما بعد از یادگیری مفاهیم موسیقی و کشش و نسبت نتها، کودکان بهتر درک میکردند که یک هشتم کوچکتر از یک چهارم است.
این معلم به فراست دریافته بود که وقتی پای هنر موسیقی در میان باشد، آموزش نسبت کسرها به یکدیگر بسیار سادهتر است تا اینکه آموزش ریاضی به طور انتزاعی صورت گیرد. کودکان وقتی درگیر یادگیری موسیقی و آهنگنوازی هستند، به طور ناخودآگاه فواصل و کششها را میآموزند این به آنها کمک میکند درک صحیحی از نسبتها و کسرها بیابند بدون اینکه نگران یا مضطرب شوند و از بابت ضعف در یادگیری ریاضی دچار سردرگمی و از دست دادن اعتماد به نفس گردند.
نتایج این آموزش نشان داد که این دانشآموزان یادگیری عمیقتر و ماندگارتری نسبت به مفاهیم ریاضی به نسبت کودکانی که این آموزش را ندیدهاند، کسب نمودند. همین نتایج مثبت، پژوهشگران را واداشت که این آزمایش را در سایر مدارس نیز انجام دهند. نتایج این پژوهشها نشان داد که در تمام مدارس مورد آزمون، کودکانی که ریاضی را از طریق تمرین موسیقی آموخته بودند، عملکرد بهتری دست کم در مبحث کسرها پیدا کرده بودند. این موفقیت، در میان دانشآموزانی که سابقا ضعیف قلمداد میشدند، نتایج خارقالعادهتری را نشان داد. موسیقی به این کودکان کمک کرد که درک بهتری نسبت به مفاهیم ریاضی که قبلا دشوار مینمود، پیدا کنند.