طرح سوالات باز
گفتگو، ابزار مهمی در دست آموزگاران است که از آن میتوانند برای شکوفا کردن ذهن دانشآموزان استفاده کنند. کافی نیست که معلم وقت کلاس را تنها به صحبت یک طرفه در مورد موضوعات درسی اختصاص دهد، بلکه یک معلم خوب، بخش بزرگی از زمان تدریس خود را صرف گفتگو و مباحثه با شاگردان میکند. طرح سوال و به چالش گرفتن ذهن دانش آموزان، راه موثری برای آغاز کردن یک گفتگوی دو طرفه در کلاس درس است. در این بین سوالات باز نقش مهمی در شکلدهی به یک گفتگوی موثر ایفا میکنند.
سوالات باز، سوالاتی هستند که پاسخ مشخص و تعیین شدهای ندارند و بیشتر از اینکه نگاه به نتیجه خاصی داشته باشند، با ذهن و تفکر دانش آموزان درگیر میشوند و مافیالضمیر آنها را برملا میسازند. طرح سوالات باز به معلمها کمک میکند، با نحوه تفکر و ایدههای دانش آموزان آشنا شوند و روش فکر و عمل آنها را از پشت صحبتهایشان درک کنند. سوالات باز، آغازگر یک گفتگوی دوجانبه هستند که به طرفین کمک میکند با هم ارتباط فکری و عاطفی برقرار کنند. معمولا اکثر افراد از شنیدن سخنرانیهای طولانی و یک طرفه، دچار خستگی و گاه حواسپرتی میشوند اما یک گفتگوی آزاد و باز کمک میکند با موضوع، درگیر شوند و کنجکاوی درونی آنها بیدار شود. سوالات باز انگیزه یادگیری را در دانش آموزان زنده میکند و از طرف دیگر به معلم نیز کمک میکند با ذهنیات و تفکر دانش آموزان آشنایی پیدا کرده و راه موثر آموزش را هر چه دقیقتر انتخاب کند.
شاید قدمت این روش به دوران طلایی فلسفه در یونان بازگردد که سقراط و شاگردانش از روش بحث و گفتگو برای برانگیختن میل به یادگیری و درگیری ذهنی دانشجویان استفاده میکردند. در راس این افراد، افلاطون، بر این باور بود که اگر تنها یک نقش برای معلم بتوان تعریف کرد این نقش همانا، طرح سوال از دانشجویان و بیدار کردن ذهن آنها نسبت به مسائل درونی و بیرونی آنهاست. معلم با طرح سوالات باز و به چالش گرفتن دانستهها، ساختار ذهنی دانش آموزان را به هم میریزد تا در نتیجه این "بیتعادلی شناختی"، دانشآموزان خود موفق به ایجاد تعادل شناختی جدیدی شده و ساختار ذهنی و فکری خود را با اطلاعات جدید و بینش نو، بازسازی کنند.
گذشته از این، طرح سوالات باز کمک میکند آموزشگران، به درک روشنتری از نحوه تفکر دانشآموزان دست یابند. وقتی شاگردان حس میکنند که معلم به نحوه فکر و ایدههای آنان علاقمند است، با اعتماد بیشتری خطر میکنند و تفکرات و نظرات خود را بیان میکنند. دانشآموزان عموما با فراست درمییابند که نیت و قصد معلم از طرح سوالات چیست و اگر این سوالات با شفقت و احترام مطرح شوند، دانش آموزان با خوداظهاری و ابراز عقیده تشویق میشوند و در نتیجه رابطه عاطفی و اعتماد دوجانبه بین معلم و شاگردان تحکیم و تقویت میگردد.
تکنیکهای آموزشی برای طرح سوالات باز
در مورد نحوه تفکر دانش آموزان کنجکاو باشید. یک سوال باز موثر، سوالی است که بر طرز فکر دانشآموزان متمرکز باشد. آنها را تشویق کند نحوه تفکر خود را اظهار کنند و نگرش خود را نسبت به موضوع در میان گذارند. شاید به جرئت بتوان گفت که هدف از طرح سوال باز، همانا آشنا شدن با نحوه تفکر دانشآموزان است. سوال باز به شما کمک میکند بدانید دانشآموزان به چه و چطور فکر میکنند. همچنین طرح چنین سوالاتی به ایجاد و تقویت تفکر واگرا و توسیع افق فکری و خلاقیت دانشآموزان نیز کمک زیادی میکنند.
مثال:
سوال: "چطور میتوانید از چند مداد رنگی برای توضیح آنچه در مورد پروانهها میدانید، استفاده کنید؟"
جواب: - " یک پروانه با بالهای رنگی میکشیم"
-" روی نقشه مسیر مهاجرت پروانهها را رنگ میکنیم"
- " مراحل زندگی (دگردیسی) پروانهها را با رنگها مختلف نشان میدهیم"
- " مراحل زندگی پروانهها را با رنگهای مختلف در قالب یک داستان مینویسیم"
- ....
حد و مرز تعریف کنید. برای اینکه یک سوال باز، تاثیر خود را از دست ندهد، لازم است طوری طراحی شود که از حد و مرز مشخصی خارج نگردد. سوالات خیلی باز، گاه موجب میشوند پاسخهای عجیب و غریب و گاه بیربط دریافت کنید که اغلب طرح آنها موجب حواسپرتی و انحراف از موضوع اصلی میشود و یا اجرای پیشنهادهای آنها در عمل با مشکل مواجه میشود.
در مثال قبل اگر یکی از دانشآموزان در پاسخ به سوال معلم این طور پاسخ میداد "می توانیم مداد رنگیها را مانند پروانهها در هوا حرکت دهیم و به این سو و آن سو برویم"، درست است که نظر خلاقانهی او برای اجرای یک نمایش، میتوانست بار آموزشی بالایی داشته باشد و بسیار هم مورد توجه سایرین واقع شود، اما محدودیتهای کلاس درس و مسئله ایمنی دانش آموزان در کار با مداد و حرکت آزادانه در کلاس، ممکن بود موجب هرج و مرج و آسیبهای احتمالی شود. برای پیشگیری از دریافت چنین پاسخهایی میتوانید سوال باز را کمی محدودتر کنید تا دقیقا پاسخهایی را دریافت کنید که منطبق با هدف آموزشی درس باشد برای مثال "چطور میتوانید از چند مداد رنگی برای نقاشی یا نوشتن در مورد پروانهها استفاده کنید؟" . این سوال همچنان یک سوال باز محسوب میشود اما تا حدی محدودتر شده و حد و مرز خلاقیت را نشان میدهد.
همکاری را به جای رقابت بنشانید. اغلب معلمها ناخودآگاه در طرح سوالات خود، باعث ایجاد حس رقابت و حسادت در بین دانشآموزان میشوند؛ کافی است از کلمات نامناسب استفاده کنید تا یک بحث خلاقانه و مبتکرانه را به میدان جنگ و مجادله بین دانش آموزان تبدیل کنید. سوالاتی از قبیل "چه کسی میداند..."، " چه کسی میتواند بگوید..." و غیره، میتوانند جرقهای برای برافروختن آتش رقابت و حسادت در کلاس درس باشند و شما را از اهداف آموزشی مدنظر خود دور کنند. اما سوالاتی که با "چگونه" و "چطور" آغاز میشوند بسیار بهتر از سوالاتی که با "چه کسی" آغاز میشوند، میتوانند یک گفتگوی هدفمند و متعادل را ایجاد کنند.
مثال:
سوال رقابتبرانگیز "چه کسی میتواند بگوید چه راههایی برای رسیدن به پاسخ این مسئله وجود دارد؟"
سوال غیر رقابتی: "به نظر شما چه راههایی برای رسیدن به پاسخ این مسئله میتوان پیشنهاد کرد؟"
مراقب سوالات باز کاذب باشید. برخی از اوقات معلم در پس طرح یک سوال باز، علاقهای به طرز فکر دانشآموزان ندارد بلکه قصد دارد تفکر خود را بر کرسی بنشاند. ممکن است معلم حس کند دانشآموزان در اشتباه هستند و یا در مورد آنها قضاوت عجولانه و نادرستی داشته باشد در این صورت ممکن است طوری سوال باز خود را مطرح کند، که عمل تفکر را در دانشآموزان متوقف کند و آنها را ناخودآگاه به دادن جوابی مطابق با نظر و خواست معلم سوق دهد. برای مثال سوالاتی نظیر "فکر نمیکنی که .." یا "به نظرت بهتر نیست که ..." دانشآموز را به دادن پاسخ از پیش تعیین شده و مطابق با نظر معلم سوق میدهند. دانش آموزان به فراست این موضوع را به سرعت حس میکنند و چنین سوالاتی موجب خدشهدار شدن حس اعتماد دوطرفه شده، دانشآموزان را از بیان افکار خود باز میدارد و آنها اغلب به دادن پاسخهای کلیشهای یا منطبق با نظر استاد خود بسنده میکنند و تفکر خود را سرکوب یا پنهان میکنند.
سوال باز کاذب: "چرا از رنگ زرد برای کشیدن خورشید استفاده نمیکنی؟" (گرچه این یک سوال باز است ولی پاسخ مدنظر معلم این است که دانشآموز از رنگ زرد استفاده کند)
سوال باز: " میخواهی خورشید را چه رنگی بکشی؟ چرا؟" (این سوال، هم به خلاقیت دانش آموز احترام میگذارد و هم دلایل و طرز فکر او را جستجو میکند)
****