تمام والدینی که با فرزندشان برای نوشتن مشق شب کلنجار رفتهاند این سوال را در ذهن دارند که آیا اصلا تکالیف مدرسه در بلندمدت هیچ تاثیری بر موفقیت او دارند؟ یا اینکه تنها منبعی برای دردسر و دعوای روزانه والدین و کودکان و یا ابزاری برای قدرتنمایی معلمان هستند؟
دغدغه والدین در خصوص مشق شب موضوع جدیدی نیست. این بحث که آیا دانشآموزان میبایست خارج از ساعات مدرسه، تکالیفی را انجام دهند یا خیر و اینکه آیا فعالیتهای آموزشی مدارس باید تنها محدود به ساعات آموزشی رسمی باشد یا در ساعات استراحت بچهها نیز ادامه یابد، از اواخر قرن نوزدهم میلادی تا به امروز محل بحث و جدل بوده است.
در سالهای اخیر افزایشی در میزان تکالیف مدارس ابتدایی در امریکا دیده میشود. منتقدان به نتایج تحقیقاتی اشاره میکنند که نشان میدهد تکالیف در دوران دبستان، تاخیر چندانی بر یادگیری کودکان ندارند. اگر مشق نوشتن، فایده چندانی نداشته باشد، پس چرا باید کودکان و خانوادههایشان را برای انجام تکالیف مدرسه تحت فشار گذاشت؟
در نقطه مقابل، برخی معتقدند میزان مناسبی از تکالیف میتواند نقش مهمی در ایجاد باورها، عادات و رفتارهای مثبت یادگیری داشته باشد از جمله باور به توانایی یادگیری، تلاش برای مسلط شدن بر موضوعات درسی و داشتن انتظارات بالا از خود و انگیزه بیشتر برای ساختن آینده؛ تکالیف مدرسه میتوانند کودکان را برای روبهرو شدن با وظایف پیچیدهتر نیز آماده کنند؛ میتوانند مقاومت آنها را در مقابل سختیها افزایش دهند و به آنها بیاموزند که به جای تردید با اعتماد به نفس به استقبال مسائل جدید و چالشها بروند. به طور خلاصه مشق شب ابزار مهمی در مسیر رشد و بلوغ فکری و عاطفی کودکان به شمار میآید.
رابطه مشق شب و موفقیت تحصیلی
تمرکز صرف بر رابطه بین تکالیف مدرسه و نمرات دانشآموزان در امتحانات در کوتاه مدت نباید ما را از تاثیرات بلندمدت آن بر زندگی آنها غافل کند. در پاسخ به این سوال که آیا تکالیف مدرسه واقعا میتوانند منجر به موفقیت بلندمدت بشوند، لین کورنو۱، روانشناس آموزشی، دو دهه قبل این طور پاسخ داده بود که: «مشق شب موضوع پیچیدهای است». بیشتر تحقیقات در مورد رابطه بین انجام تکالیف و موفقیت تحصیلی به روش همبستگی انجام شدهاند و قضاوت معینی را در مورد مزیتهای آکادمیک بیان کردهاند. محققانی که از این روش استفاده کردهاند در مورد دشواری انتخاب تصادفی دانشآموزان و دادن یا ندادن تکالیف به آنها صحبت نمودهاند. از آنجایی که تحقیقات همبستگی، لزوما با علل ایجاد یک پدیده کاری ندارند، تحقیقات بیشتری در خصوص پیدا کردن رابطه بین انجام تکالیف و موفقیت تحصیلی در دوره راهنمایی و دبیرستان انجام شده است که اکثرا رابطه مثبتی را بین این دو پیدا کردهاند.
همان طور که گفته شد رابطه بین تکلیف درسی و موفقیت تحصیلی در مقطع ابتدایی سردرگمکننده و ضد و نقیض است. برخی به تاثیر مثبت تکالیف بر عملکرد تحصیلی کودکان صحه میگذارند و بخش بزرگ دیگری از تحقیقات هیچ رابطه مثبتی را بین این دو نمییابند. محققان برخی علل این نتایج متناقض را به عواملی از جمله ساعات درسی کودکان، اهداف آموزشی متفاوت معلمان در خصوص آموزش کودکان در مقایسه با دانشآموزان بزرگتر و همچنین به تعاریف مختلفی که محققان از تکالیف درسی دارند نسبت میدهند.
البته روشن است که کودکان در مقطع ابتدایی هنوز مشغول رشد و تکامل مهارتهای خود به ویژه در نوشتن و خواندن هستند بنابراین مسلما اهداف آموزشی که معلمان در مقطع ابتدایی دنبال میکنند با مقطع دبیرستان کاملا متفاوت است. گرچه معلمان هر دو مقطع دبستان و دبیرستان به تاثیر مثبت تکالیف در یادگیری مفاد درسی تاکید دارند اما معلمان در مقطع ابتدایی بیشتر روی نهادینه کردن و تقویت مهارتهایی همچون خواندن و نوشتن و نیز مسئولیتپذیری، استقامت و اجتناب از حواسپرتی تمرکز بیشتری میکنند.
فراتحلیل نتایج تحقیقات در خصوص تکالیف در درسهای خاص نشان میدهد که تکالیف ریاضی و علوم در مقطع دبستان در مقایسه با مقطع دبیرستان، تاثیر بیشتری بر موفقیت تحصیلی دانشآموز دارند. ممکن است برخی علل این تفاوت این باشد که در مقطع دبستان، معلمها تکالیف ریاضی بیشتری میدهند و همین طور والدین نیز بیشتر خود را درگیر تکالیف فرزندان میکنند در مقایسه با مقطع دبیرستان که تکالیف درسها تقریبا تنوع بیشتری دارد و والدین نیز اغلب چندان قادر به کمک کردن دانشآموزان در تکالیف درسی پیچیده نیستند.
خلاصه اینکه گرچه رابطه مثبت بین تکالیف و موفقیت درسی دانشآموزان در مقطع ابتدایی هنوز کاملا اثبات نشده است اما آنچه روشن است آنکه نداشتن تکالیف اثرات منفی هم بر دانشآموزان و هم والدین آنها دارد. ما میدانیم که باورهای یادگیری کودکان تاثیر نیرومندی بر عملکرد تحصیلی آنها دارند و والدین و معلمان از طریق تکالیف درسی میتوانند تاثیر مثبتی بر شکلگیری باور به توانایی و موفقیت تحصیلی کودکان بگذارنند.
چه میزان تکلیف کافی است؟
هریس . ام. کوپر۲ پژوهشگر ارشد دانشگاه دوک۳ در زمینه تکالیف درسی، نتایج دههها تحقیقات را در زمینه رابطه بین تکالیف درسی و موفقیت تحصیلی بررسی نموده است. او بر این باور است که «۱۰ دقیقه» به ازای هر پایه تحصیلی در روز کافی است. به عبارت دیگر برای یک کودک کلاس اول، ۱۰ دقیقه در روز مشق شب کفایت میکند و برای یک کودک کلاس دوم، ۲۰ دقیقه مناسب است و به همین ترتیب. این توصیه توسط انجمن اولیا و مربیان ملی۴ و انجمن آموزش ملی امریکا۵ نیز تصدیق شده است اما مشخص نیست که این میزان شامل تکلیف خواندنی نیز میشود یا تنها به تکالیف نوشتاری مربوط است؟
برای دانشآموزان مقطع راهنمایی، کوپر و همکارانش ۹۰ دقیقه در روز را برای موفقیت تحصیلی ایدهال میدانند و برای دانشآموزان مقطع دبیرستان روزانه حداقل ۹۰ و حداکثر ۱۵۰ دقیقه را کافی میدانند. در صورتی که تکالیف مدرسه بیش از این میزان باشند به یادگیری منجر نمیشوند و حتی ممکن است بر سلامت جسمی و روانی آنها اثر منفی بگذارند.
جالب اینکه علیرغم بزرگنمایی اعتراض والدین به حجم تکالیف مدرسه در رسانهها نتایج نظرسنجیها نشان میدهد که اکثر والدین از میزان تکالیف روزانه کودکان خود راضی هستند. نظرسنجیهای مرکز ملی آموزش خانوار۶ نشان میدهد که حدود ۷۰ تا ۸۳٪ از والدین معتقدند که میزان تکالیف درسی فرزندانشان «تقریبا مناسب» است و این نتایج با کنترل متغیرهایی همچون طبقه اجتماعی، نژاد/ قومیت، میزان تحصیلات والدین و غیره بوده است.
موضوع این مقاله ادامه دارد....
مشق با اشک!!!حجم تکالیف مدرسه چقدر باید باشد؟