تصور عموم از قشر دانشجو، جوانان تازه فارغالتحصیل از دبیرستان است که با حال و هوای نوجوانی وارد دانشگاهها شده و به طور خوشبینانه در یک بازه چهارساله، مقطع لیسانس را به پایان میرسانند. اما، الکساندرسا والتن رادفورد، مدیر تحقیقات بینالمللی تحصیلات تکمیلی در کارولینای شمالی، تصویر به کلی متفاوتی را ترسیم میکند.
دانشجویان امروزه تفاوت زیادی با تصورات قالبی ما دارند البته این پدیده جدید نیست و ورود دانشجویان غیرسنتی به دانشگاهها تقریبا از 1996 به این سو وجود داشته است. رادفورد تحقیقات زیادی را به منظور شناخت این قشر از ورودیان جدید و غیرسنتی دانشگاههای انجام داده است که به طور کلی میتوان ویژگیهای ذیل را از آنها استخراج نمود:
- دانشجویان جدید، از نظر مالی مستقل از والدین خود هستند.
- فرزند یا وابستگان دیگری دارند.
- تعداد قابل ملاحظهای از آنان، مسئول مراقبت از فرد یا افرادی در خانواده هستند.
- برخی از آنان دیپلم رسمی دبیرستان ندارند.
- ورود به تحصیلات عالی را به تعویق انداختهاند.
- وارد برنامههای درسی نیمهوقت میشوند.
- به طور تماموقت شاغل هستند.
قریب به 74% از دانشجویان مقطع لیسانس به یکی از این طبقهبندیها مرتبط میشوند و یک سوم از آنها دو یا سه مورد از خصوصیات نامبرده را دارند.
بر اساس دادههای مرکز ملی آمارهای آموزشی، 17 میلیون از دانشجویان دانشگاههای امریکا در مقطع کارشناسی، دارای این ویژگیها هستند:
- 1 نفر از هر 5 نفر، حداقل سی ساله است.
- نیمی از این افراد، استقلال مالی دارند.
- 1 نفر از هر 4 نفر، فرزند دارند.
- 47% وارد برنامههای درسی نیمهوقت یا پارهوقت میشوند.
- 25% حداقل یک سال دیرتر وارد دانشگاه شدهاند.
- 2 نفر از هر 5 نفر، وارد برنامههای دوره کاردانی میشوند.
- 44% والدین بدون تحصیلات دانشگاهی دارند.
با توجه به تغییرات جمعیتشناختی دانشجویان ورودی مقطع لیسانس، بسیار اهمیت دارد که سیاستگذاران آموزشی در دانشگاهها، با مطالعه و شناخت خصوصیات و نیازهای این افراد، برنامه درسی مناسبی را برای پاسخگویی به تقاضا و نیازهای دانشجویان غیرسنتی خود تدارک ببینند. ممکن است این تدابیر شامل، کمک هزینههای مالی، ارائه خدمات آموزشی و مشاورهای خارج از ساعات اداری معمول (8 صبح تا 5 عصر) به جهت دانشجویان شاغل، ایجاد امکانات نگهداری از کودکان و مهدهای کودک در محیط دانشگاه و غیره باشد.
آنچه اهمیت دارد این است که درک کنیم، دانشجویان غیرسنتی، دیگر تنها یک استثنا نیستند و در همه جای دنیا به عنوان یک نُرم جدید، جای خود را باز میکنند بنابراین توجه به خصوصیات، نیازها و مسائل آنها باید در دستورکار برنامهریزان آموزشی و رهبران دانشگاهها قرار گیرد.