دیروز (7 اسفند 95) روزنامه قانون خبری را با این عنوان منتشر کرده بود که توجه من را به خود جلب کرد "معلم زیست یک مدرسه روستایی دانشآموزان را برای شستن کلاس درس مجبور کرد". ظاهرا موضوع این است که یک معلم دبیرستانی مبلغی را از بابت تهیه لوازم بهداشتی از دانشآموزان طلب کرده و در روز دیگری دانشآموزان کلاس دخترانه را مجبور به شست و شوی کلاس میکند. به گفته این منبع، در شستشوی کلاس از الکل و مایع سفیدکننده نیز استفاده شده است. اما نکتهای که بیش از عنوان خبر جلب توجه میکند، نحوه پرداخت خبرنگار به این موضوع است جالب اینکه گرچه ایشان تلاش کردهاند با منبع عکسهای منتشر شده و والدین این نوجوانان صحبت کنند اما هیچ کجا نشانهای از تلاش برای گفتگو با معلم مدرسه و انتقال دیدگاه و دلیل او برای مبادرت به چنین مسئلهای به چشم نمی خورد. همین موضوع ذهن را به این سمت میبرد که چه عواملی موجب شده که این معلم از این روش استفاده کند؟ وضعیت بهداشتی کلاس درس به چه نحوی بوده؟ اینکه او بابت خرید مواد شوینده از والدین طلب مبلغ نموده است، آیا به این معناست که هزینه کافی برای حفظ بهداشت کلاسهای درس در این مدرسه روستایی صرف نمی شود؟ چه کسی مسئولیت حفظ بهداشت و تمیزی کلاسهای درس را بر عهده دارد؟ آیا عمل معلم، جنبه آموزشی داشته و یا یک حربه تنبیهی بوده است؟ گذشته از اینکه میزان پرداختن به هر یک از این سوالات سبب غنای مطلب خبرنگار میشود و تلاشی در جهت حفظ بیطرفی حرفهای اوست اما نکتهای که دوست دارم بیش از این موضوع به آن بپردازم، این سوال کلیدی مادر یکی از دانشآموزان است "مگر بچهها مسئول تمیز کردن مدرسه هستند؟" با طرح این سوال کلیدی مناسب دیدم یادی از مدارس ژاپنی بنمایم. حتما به خوبی میدانیم که نظام آموزشی ژاپن یکی از موفق ترینها از نظر تمام جوانب کمی و کیفی آموزش است. دانشآموزان در این مدارس علاوه بر یادگیری علم و دانش، مهارتهای زندگی را نیز تمرین میکنند و یکی از مهم ترین آموزشهای ضروری در برنامه روزانه دانشآموزان، همراه کردن آنها در تمیز کردن محیط آموزشی است. به طوریکه پس از اتمام ساعت درس، همه دانشآموزان و معلمان مدرسه مسئولیت تمیز کردن محیط مدرسه را بر عهده میگیرند از روی میز و نیمکت خود گرفته تا جارو کردن حیاط مدرسه و حتی تمیز کردن سرویسهای بهداشتی و دستشوییها. جالب اینجاست که در مدارس ژاپنی به این نوع روش تربیتی کودکان نه تنها خردهای گرفته نمیشود بلکه آن را یکی از افتخارات نظام آموزشی خود به شمار میآورند اینکه دانشآموزان و معلمان در کنار یکدیگر در حیات جامعه خود نقش فعال و موثری بر عهده میگیرند میآموزند برای ارتقای سطح کیفی زندگیشان مشارکت فعال و جدی داشته باشند نه اینکه منتظر بنشینند تا افراد دیگری با مسئولیتهای دیگر، امور مختلف زندگی را بچرخانند. دانشآموزان ژاپنیها بر خلاف ما عادت نمیکنند برای برداشتن زباله، منتظر سرایهدار و رفتگر باشند. منتظر نیستند دولت بودجه برای رنگ کردن و نو کردن میز و نیمکت کلاس تخصیص دهد بلکه میآموزند محیط زندگی و تحصیل خود را پاکیزه و سالم نگه دارند، خرابیها را تعمیر کنند و در حفظ و نگهداری اموال عمومی کوشا باشند. از این روست که پاسخ من به والدین این دانشآموزان دبیرستانی و خبرگزاریهایی که این خبر را پوشش دادهاند این است که فارغ از قصد و نیت معلم زیستشناسی این دبیرستان، نفس عمل نه تنها نکوهیده نیست بلکه حتی نکوست و جای تقدیر و تشویق دارد و نه تنها نباید به عنوان یک استثنا طرد شود بلکه باید به عنوان رویه عادی نظام آموزشی ما به رسمیت شناخته شود. باشد که کودکان ما از همان سنین کودکی و در پشت همین میز و نیمکتها بیاموزند برای حفظ و نگهداری محیط زندگیشان، باید از خود شروع کنند و از خود مایه بگذارند. باشد که برای حل مشکلات جامعه که گریبانگیر عموم مردم است منتظر ناجی و مسئول نباشیم بلکه خود برای زدن مرهمی بر زخمها و برداشتن باری از دوش جامعه دست به کار شویم.